منتديات زهران  

العودة   منتديات زهران > المنتديات المتخصصة > تاريخ زهران

الملاحظات

يا من انسلختم عن أصلكم القومي


تاريخ زهران

موضوع مغلقإنشاء موضوع جديد
 
أدوات الموضوع
قديم 25-12-2008, 04:28 AM   #91
ابن الفاتحين العرب
موقوف
 







 
ابن الفاتحين العرب is on a distinguished road
افتراضي رد: يا من انسلختم عن أصلكم القومي

.. بحثىدر اقوام و قبایل افغانستان: (هذا بحث لدكتور أفغاني ويستدل بكتب عربية وليس بآثار)

شادروان اکادمیسین پوهاند
دکتور احمد جاوید



کوچ و بلوچ



این مقابله در باره جغرافیای بشری ویکی از قدیمترین اقوام این سر زمین است و تا آنجا که میسر بوده به کلیه کتب جغرافیایی قدیم عربی و فارسی دری مراجعه بعمل آمده است وشاید کاملترین بحث درین مورد باشد. این مبحث روشنی خاصی بتاریخ زبان پشتو می اندازد و مسلماً برای کسانیکه درین رشته کار میکنند خالی از فایده نخواهد بود.

دکتور احمد جاوید





در کتب جغرافیای معتبر عرب و آثار قدیم فارسی دری بااسم دو قوم آریایی بر میخوریم که همیشه باهم ویک جا ذکر میشود و در همه جا ازمراتب سلحشوری و دلاوری آنان یاد شده است. این دو قوم مشهور وشجیع ظاهراً در ایالت بلوچستان, کرمان, و حواشی سرحد جنوبی افغانستان می زیستند وبا سلاطین سلسله های عصر مانند غزنویان و دیالمه (1) پنجه نرم کرده و کمتر مغلوب و تسلیم شده اند. این دو قوم کوچ و بلوچ بودند. چنانکه خواهد آمد هردو زبان خاصی داشتند. زبان بلوچ ها و اسم آنان تا اکنون روشن است و اما از قوم کوچ و زبان آنان اطلاعی در دست نیست. بعقیده نگارنده مقصود از قوم کوچ قبیله بزرگی از پشتونهاست و مراد از زبان آنان زبان پشتو یا شکلی قدیمتری ازین زبان است و اگر بیشتر جانب احتیاط را رعایت کنیم میتوان گفت لهجه ای از زبان پشتو خواهد بود. چنانکه همین امروز میبینیم کلمه کوچی بر طوایفی از پشتونها, که در طول زمستان و تابستان از محلی به محل دیگر به عنوان ییلاق و قشلان در حرکت اند, اطلاق میشود. کلمه کوچاندن و کلمه کوچیدن در فارسی بمعنای نقل مکان است. ظاهراً ترکی است و در بین این کلمه و کلمه کوچ که اصل و ریشه آریایی دارد جز مشابهت لفظی ارتباط دیگری نیست. کلمه کوچ در فارسی دری معانی مختلف دارد که یک معنی آن کوهی است. اشکال قدیم این کلمه کفج , کفچ , کوفچ یا Kufic معرب آن (قفس یا قفص) است در پهلوی کوف بمعنی کوه آمده مؤلف حدود العالم (2) مینویسد: «کوفج مردمانی اند بر کوه کوفح و کوهیان اند و ایشان هفت گروه اند و هرگروهی را مهمتریست....» قطران تبریزی متوفی در حدود 465 هجری درین قطعه معنی مختلف کوچ را آورده است:



شـــــاه از انتظار زمانیکه دادیــــــــم چشــــــمان راست بین دوعا گوی گشت کو

هســـتند اهل فارس هراسان زحال من زان سان که اهل کرمان ترسان ز دزدکوچ

کوچکت مـــــــــبارکت و ندارم بدست هیچ

جـــــــز خیمه کهنه ترکی برای کـــــــــوچ



کلمه هندوکش چنانکه گمان برده اند معنای آن قاتل هندو نیست بلکه بمعنی کوه سیاه است چنانچه کلمه هندو در فارسی دری گذشته از معانی دیگر آن بمعنای سیاه نیز آمده است و خال هندو یاد آور همین معنی است و جزء دوم یعنی «کش» شکل دیگر کوچ یا کفچ است. کلمه برف بمعنای برف کوچ بمعنای بهمن یعنی توده های عظیم برفیکه از کوه سرازیر میشود از همین ریشه است. کلمه کوشانی از سلسله های قدیمی این سر زمین است قابل تأمل است. مارکفچه و کپچه نیز از همین اصل است. اعراب کوچ و بلوچ قفص وبلوص نوشته اند.

اصطخری در چند جا از آنان یاد میکند و مینویسد (3):

«لسان اهل کرمان الفارسیهالا ان القفص لهم مع لسان الفارسیه لسان القفصیه و کذالک البلوص و البارزلهم مع لسان الفارسیه لسان آخر... و جبال القفص هی جبال جنوبیها البحر و شمالیها حدود جیرقت و الرود بار و قوهستان ابی غانم شرقیها الا خواشو مفازه بین القفص و مکران و غربیها البلوص... و اما البلوص فهم فی سفج جبل القفص لا یخاف القفص من احد الا من البلوص...» ابن خردادبه در چند جا از قفص و بلوص یادمیکند(4) وباز جایی که القاب ملوک ارض را میشمارد قفص شاه راردیف کابلان شاه هندوانشاه , بزرگ کوشان شاه و غیره می آورد. مقدسی نیز در یک جا از جبال القفص یاد میکند و در جای دیگری مینویسد: «لسان القفص و البلوص غیر مفهوم... » (5)

ابن حوقل ذکرجبال القفص راآورده ودر یک جا مینویسد:

«والبلوص طایفه فی سفج الجبل القفص ولم یخف القفص احداً الا من البلوص...» (6)

یاقوت حموی در تعریف قوم بلوص مینویسد: (7)

« بلوص: بضم الام وسکون الواد وصاد مهمله جبل کا لا کراد لهم بلاد واسعه بین و فارس و کرمان تعرف بهم سفج جبال القفص وهم او لوبآس وقوه وعده وکسره و لا تخاف القفص و هم جبل آخر ذ کروا فی موضعم مع شده یآسهم من احد الا من البلوص وهم اصحاب نعم وبیوت شعر الا انهم مأمونو الجانب لایقطعون الطرق ولایقتلون الانفس کما تفعل القفص ولایصل الی احد منهم اذی.....»

بازدر جای د یگر در ذ یل قفص (8) وقفس (9) می نویسد:

«القفس: بالضم ثم السکون والسین المهمله ما یتلقظ به غیر هله بالصاد وهواسم عجمی وهوبالعربیه جمع اقفس وهوا للیم مثل اشهل وشهل..... قال اللیسث القفس جیل بکرمان فی جیالها کالا کراد یقال لهم القفس والبلوص.... قال الراجز یذ کرهء والمشتق منه. » وکم قطعنا من عدوشرسزط(1)واکرادوقفس قفس.... قال لرهنی القفص جبل من جبال کرمان ممایلی البحروسکانه من الیمانیه ثم من الازد... » قد یم ترین جای که در شعر فارسی کلمه کوچ وبلوچ آمده این شعر کسایی مروزی متولد ( 341 هجری) است که صاحب لغت فرس چنین نقل کرده است:

کوچ: جغد بود, کوف نیز گویند , بترکی بیغوش گویند. کسامی گوید:

اندر ناحیت بمعد ن کوچ دزد گه داشتند کوچ وبلوچ



ودر حاشیه نوشته آمده که کوچ مرغیست حقیر که بشب بانگ کند و خود را از درخت آویزد:

کوچ زشاخ درخت خویشتن آویخته بانگ کنان تا سحرآب دهن ریخته

بعد در همان صفحه در ذ یل لوچ گوید:

آن توی کور وتوی لوچ وتـــوی کوچ وبلوچ

وآن تویی گول وتولی دول وتولی پایت لنگ



اسدی طوسی کوچ وبلوچ را چنین تعریف می کند:

«کوچ وبلوچ: گروهی اند بیا بانی که فاصله ها زنند و بیشتر تیر انداز باشند.(10)»

ابولقاسم فردوسی هم کوچ,کوچی وکوج رادرشاهنامه بکاربرده است.(11)

مولف حدود العالم به تفصیل از کوچ بلوچ یاد کرده وآنرابه کلی قد یمی کفج آورده است ودر ضمن جبل القفص را بنام کوه کوفج ومرد مان آن کوه را کوفجیان میخواند ومی گوید ایشان را زبانی است خاصه..... (12)مینور سکی کلمه کوقج را کوهی معنی کرده است. (13)

ذکر کوچ وبلوچ در یکی از داستانهای مربوط بر ستم که از گوینده آن اطلاع صحیح نداریم و علی الظاهر در قرن ششم می زیسته آمده است. جاییکه گوید (14):

نژاد ش ز اوغان سپاهش بلوچ ابر دشت خر گاه بگزید کوچ

این قوم در اوایل قرن پنجم که زمان واقعه لشکریان محمود با ایشان بود چندان زور مند بود ند که از ایشان چهار هزار مرد بر نا وعیار پیشه با سلاح تمام بر سر راه کاروان عراق بیرون آمد ند ومنتظر کاروان نشستند. (15)

کذا در سیاستنامه داستان تاریخی را جع بکوچ وبلوچ است که صاحب کرمان در پاسخ نامه محمود بد و نوشته است. (16)

از مندرجات بالا میتوان حدس زد که مقصود از کوچ ها یکی تیر ههای بزرگ افغان ومراد از زبان قفص زبان آن مردم بوده است. ودر ضمن باید متذ کر شد که هرود وت در جایکه از قوم پاکتوس وسرزمین پاکتویکیه یاد میکند تذ کر از خروج وبلوچ نیز می دهد که مسلماً خروج نیز نام یکی طوایف بوده است.کلمه خروج در کتب جغرافیای اصطخری, ابن حوقل, یاقوت ومقد سی همه جا خروچ آمده. در حدود العالم یکجا خروج ویکجای دیگر جروج ضبط شده که دومی مسلماً سهو کا تب است. و خروج را نام روستا و شهرستانی نیز نوشته اند. (17)

مردم هند وستان به طوایف افغان که بدان سرزمین مهاجرت کرده اند رهیلا میگویند که به زبان پنجابی بمعنای کوهستانی و کوهنشین است. و نام ایالت رهلخند یار هلکند از همینجاست. ارتباط کفج را باخروج ورهیلا نباید از نظر دور داشت.

************************************************** **********************************________________ ____________________________



زیر نویسها:

(1) نواحی کوهستانی مازندران را د یلم گویند. د یالمه بطور عموم بملوک آل زیار وآل بویه اطلاق می شود. چنانچه کلمه د یلمی و د یا لمه به تنهای ذ کر شود مراد آل زیار است که صرف در مازندران حکومت میکرد ند. حال آنکه دیالمه وآل بویه بر فارس وکرمان وعراق فرمان روایی داشتند وکلمه د یلم در اشعار فارسی بمعنای غلام نیز آمده است.

(2) رجوع شود ص 76 کتاب حدودالعالم من المشرق الی المغرب سال تالیف 372ﻫ ق چاپ تهران ص167مسالک والممالک ابواسحق ابراهیم بن محمد الفارسی اصطخری چاپ لید ن1927

(3)ص 167 المسالک والممالک اصطخری چاپ لید ن سال 1927

(4) المالک والممالک ابولقاسم عبدالله ابن خرداد به صفحات 17,49,55,87 طبع لیدن سال 1306

(5) صفحات 470,471 احسن التقاسیم فی معرفت الا قالیم از شمس الد ین ابوعبد الله محمد ابن احمد ابوبکر البتباالشامی المقد سی معروف به بشاری طبع لید ن سال 1906

(6) صفحات 309,310 صورت الارض.

(7) معجم البلدان ص128 مجلد ثالث طبع1324 مطبعه سعاد ت مصر تألیف شهاب الدین ابی عبد الله یا قوت ابن عبد الله حموی.

(8) معجم البلدان مجلد هفتم ص134.

(9) معجم البلدان مجلد هفتم ص136.

(10) کلمه جت در اسناد عربی به صورت «زط» آمده خرداد به، در ص 56 مقدسی ص484 و حوقل در ص382 ذ کرآنان را اورده است. جتها بنامهای کولی, مو زمانی, غرشمال و زنگانه هم یاد شده اند. این کلمه در ترکی جنگانه ودر فرانسوی تیسگان در المانی زیگونر در ایتالی زینکارد در پرتگالی چیگانو و در انگلیسی جبی و در اسپانیولی گیتانو ودر روسی سیگان شده است. کلمه ایجپت که در اینگلیسی بمصر میگویند از همین ریشه است. در کابل به آنان قوال, چنگر, جت میگویند. کلمه لولی درین دوشعر و حافظ مولوی راجع بهمین طأفه است:



فغان کین لولیان شوخ شهرآشوب شــــــــــــــرین کار

چنان برند صبر ازدل که ترکان خـــــــــــوان یغمارا

ای لولی بربـــــــــــــــــط زن تومــــــــت تری یامن

پیش چوتو مستــــــــــــــــــــی افسون من افســـــــانه





(11) ص63 لغت فرس تألیف ابو منصور علی بن احمد طوی باهتمام عباس اقبال چاپخانه مجلس1319.

(12) رجوع شود بلغت شاهنامه فریترولف آالمانی چاپ بر لین1935.

(13) ص 21 حدود العالم وهمچنین صفحات 75,76.

(14) ص 374 حدود العالم به زبان انگلیسی ترجمه مینورسکی ومقد مه بارتولد چاپ اکسفورد 1937.

(15) ص 306 حماسه سرایی در ایران

(16) ص 91 سیاستنامه نظام الملک طوسی چاپ اقبال.

(17) رجوع شود به صفحات 79,84, سیاستنامه ,

(18) ص 1089 تاریخ بیهقی جلد سوم چاپ دانشگاه تهران.

ونیز راجع به بلوچ ها رجوع شود.



(19) The Baluchi race: Longworth Bawes, London, 1904

(20) The Baluchi language: gilberstone, 1923

(21) Stymoloqie des Baluchi Munich, 1890.



وبلوچستان تألیف شیخ محمد افضل الملک کرمانی منتشره در مجله یاد گار سالهای پنجم وهشتم و نهم وهمچنین مقاله بلوچستان به قلم مهندس محمد علی مخبر در مجله یادگر سال سوم وچهارم.





****************






مرحوم اکادمیسین پوهاند
دکتور عبدالاحمد جاوید












بالا

بازگشت



ذا لم ينسب البلوش للآثار أو للهجات البلوشية ؟ أنظر كيف يستدل بالكتب العربية
ابن الفاتحين العرب غير متواجد حالياً  
قديم 25-12-2008, 05:08 AM   #92
ابن الفاتحين العرب
موقوف
 







 
ابن الفاتحين العرب is on a distinguished road
افتراضي رد: يا من انسلختم عن أصلكم القومي

هذا بحث لدكتور افغاني ليست له مصلحة لتعريب البلوش .. استوعبت ولا لا ؟ يقول لك البلوش من ابناء سليمة بن مالك ثم من الأزد ثم من اليمانية .. يعني عرب .. لم يستدل بآثار من سكن قبلهم ولم يستدل بلسانهم .. يعني اخوي باختصار اذا انت بلوشي حقا فانك من اصول عربية وتتبرأ من اصلك وقول حق عمرك لعن الله من انتسب الى غير ابيه .. واذا لم تكن بلوشي يقول الافغاني يا انك كردي أو زطي .. استوعبت أخي العزيز ولا لا ؟ هل الافغاني مزور ؟ وشو مصلحته ؟ هل سيحصل على الجنسية الاماراتية ؟ والله أحيانا لما اشك انك على نياتك أتعاطف معاك .. وصدقني اخي العزيز أنا أفتخر اني بلوشي وافتخر بخوالي اكثر منك .. وصدقني انا أكلمك بصدق واخلاص وليس هدفي أن اضللك .. ولماذا ؟ لماذا اضللك لو كنت بلوشي ؟ ماذا سأكسب لو طلعوا البلوش عرب ولا غير عرب ؟ الحمدلله أنا عايش بخير ونعمه سواء كان البلوش عرب أو غير عرب .. البشتون غير عرب ولكنهم فخورين بتراثهم وأصلهم ولهم مواقف ترفع الراس .. ولو كنت اعلم بان البلوش اجدادهم بابليون أو قوميات أخرى لأفتخرت بهم وبسجاياهم الاصيلة وشجاعتهم وكرمهم .. ولو كانوا من المستعربة كما تقول فهذا لا يعيب في علم الأنساب بل وان العدنانيون جاوروا القحطانيين فاستعربوا ومنهم خير البشر محمد صلى الله عليه وسلم .. لكن المصادر تقول بأن أجداد البلوش من العرب وهي مصادر ليست بهينة وليست وليدة الأمس تؤيدها الروايات التي يتناقلها البلوش من اجدادهم .. أتمنى أن تحكم عقلك قبل اية اتهامات .. أترك عنك الكتب الحديثة ارجع الى الكتب القديمة .. اسال كبار السن انظر الى اشكال البلوش وملامحهم وخاصة اهل الجبال والبر .. اما اذا كنت تنسب الناس الى الى الآثار ففي كتاب المفصل ذكر بأن هناك قبور وجدت في عمان أكتشف العلماء انها تعود لأجناس هندية فهل أهل عمان هنود ؟ وهل اهل صور فينيقيين ؟ اترك عنك الظن وحكم عقلك ..
ابن الفاتحين العرب غير متواجد حالياً  
قديم 25-12-2008, 05:26 AM   #93
ابن الفاتحين العرب
موقوف
 







 
ابن الفاتحين العرب is on a distinguished road
افتراضي رد: يا من انسلختم عن أصلكم القومي

أتمنى من الأخوة ان يراجعوا ادلتي ويحكموا بانفسهم كذلك أتمنى أن يفهموا بان التعداد الذي يتكلم عن عدد سكان الأقليم يشمل حتى البراهوية والزدجال وغيرهم من الدخلاء .. وديار البلوش القديمة هي كرمان ومكران وسجستان .. واليوم الجزء الذي في ايران يسمى محافظة سيستان وبلوشستان وتشمل سجستان ومكران .. أما الجزء الذي يحتله باكستان هو مكران والمناطق التي حكمها البلوش

التعديل الأخير تم بواسطة ابن الفاتحين العرب ; 25-12-2008 الساعة 05:42 AM.
ابن الفاتحين العرب غير متواجد حالياً  
قديم 25-12-2008, 09:43 AM   #94
صالح بن فارس
شاعر
[عضوية شرفية خاصة]
 
الصورة الرمزية صالح بن فارس
 







 
صالح بن فارس is on a distinguished road
افتراضي رد: يا من انسلختم عن أصلكم القومي

الأخ ابن الفاتحين العرب

أولا من قال لك أن قريش زهران تعود إلى قريش عدنان ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ثانيا يا أخي هداك الله لا نريد كلام منتديات ونقل من كل من هب ودب نريد كتب ومراجع معروفه لدى الجميع ومعترف فيها .

دخلت لأكثر من رائط وضعته وبكل اسف كلها تؤدي إلى منتديات وكلام كتاب غير معروفين .

نريد كلام مثبت من خلال كتب معترف بها أو دعونا نقفل هذا الموضوع

دمتم بخير

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
التوقيع
[align=center]ما يشبهك غيرك ..

وغيرك يشبهك ؟!
[/align]
أخر مواضيعي
صالح بن فارس غير متواجد حالياً  
قديم 25-12-2008, 12:56 PM   #95
ابن الفاتحين العرب
موقوف
 







 
ابن الفاتحين العرب is on a distinguished road
افتراضي رد: يا من انسلختم عن أصلكم القومي

اقتباس:

المشاركة الأصلية كتبت بواسطة صالح بن فارس   مشاهدة المشاركة

   الأخ ابن الفاتحين العرب

أولا من قال لك أن قريش زهران تعود إلى قريش عدنان ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ثانيا يا أخي هداك الله لا نريد كلام منتديات ونقل من كل من هب ودب نريد كتب ومراجع معروفه لدى الجميع ومعترف فيها .

دخلت لأكثر من رائط وضعته وبكل اسف كلها تؤدي إلى منتديات وكلام كتاب غير معروفين .

نريد كلام مثبت من خلال كتب معترف بها أو دعونا نقفل هذا الموضوع

دمتم بخير


بسم الله الرحمن الرحيم

ماذُكر عن قبيلة قريش ...

في كتاب غامد وزهران .. السكان والمكان

لـ مؤلفه : الأستاذ / علي بن صالح السلوك

وفي هذا الكتاب ، يذكر المؤلف قبائل غامد وزهران ويعدّد قراها وعدد سكَّانها في إيجاز تام

قبيلة قريش :

وقد تفرعت منها الأفخاذ التالية :

1 - بنو مخزوم

2 - آل جعفر

3 - بنو غيلان

وقاعدتها الأطاولة (( القَرَى )) شمال الباحة بـ 30 كيلاً. وبعض سكان هذه القبيلة ينتسبون لمواطن بني مخزوم إلى قبيلة قريش العدنانية ، كما يتناقل ذلك كبار السن.

1 - مواطن بني مخزوم :-

- قرية بني محمد : تقع بوادي قريش شمال الأطاولة بـ كيل واحد ، وينقسم سكانها إلى : لحمة العفيف ، الصواوغة ، العلي ، البنّان ، الكيشان ، لحمة آل زاهي ، وكل لحمة تكون قرية صغيرة ، ويبلغ عدد السكان 1090 نسمة.

- قرية القُهبان ( بضم القاف ) : تقع إلى الغرب من الأطاولة بـ 7 أكيال ولحامها : المغاربة ، المحمد ، وآل عبد الله.

- قرية الهُدوان ( بضم الهاء ) : تقع إلى الغرب من الأطاولة بـ 7 أكيال وهي مجاورة لـ القهبان ، وقد تفرع عنها قرية صغيرة وهي قرية ملح ، ولحامها : آل هندي ، والمرشدة.

- قرية القِعصة ( بكسر القاف ) : تقع بوادي الرهوتين غربي الأطاولة بـ 9 أكيال ، وقد تفرعت عنها قريتي الهداية ، والرهوتين. وينقسم السكان فيها إلى : آل هداية ، آل معيض ، وآل قفيص.

- قرية آل دكان : من قرى بني محمد ، غربي الأطاولة بـ 11 كيلاً ، وسكانها 3 لحام : الخضر ، العوض ، والعوضة.


2 - مواطن الجعفر ( آل جعفر ) :-

- قرية القهاد : بوادي قريش شمال الأطاولة بـ 5 أكيال وسكانها يبلغون 974 نسمة ، وينقسمون إلى 4 لحام هي : الصَّورة ( بالفتح ) ، المغامضة ، آل عويّض ، والهَملة ( بالفتح ).

- قرية الحسن ( بالفتح ) : شمال الأطاولة بـ 7 أكيال ومنها عوض بن علي الوزَّاب من أسرة الوزَّاب ، وينقسم سكانها إلى اللحام التالية : آل فلاح ، آل زيد ، آل الوزَّاب ، آل الدرب ، والخرشان ، ومن لحمة الخرشان الأستاذ / جمعان بن عائض الزهراني.

- قرية العُديّة ( بضم العين وتشديد الياء ) : شمال الأطاولة بـ 6 أكيال وهي مقر بخروش بن علاس الزهراني ، الذي كان حاكماً في العهد السعودي الأول من قبل آل سعود ، وهي جزء من الحسن السابقة ، ويبلغ سكان قرية الحسن 1539 نسمة.

- قرية منضحة العليا : بوادي منضحة شمال الأطاولة بـ 20 كيلاً ، وسكانها لحمتين : آل نصيب ، والعوض.

- قرية منضحة السفلى : بوادي منضحة شمال الأطاولة بـ 21 كيلاً ، وسكانها جزء من سكان منضحة العليا.

- قرية منحل الأعلى ( بكسر الميم ) : بوادي منحل شمال الأطاولة بـ 30 كيلاً ، وسكانها 3 لحام : الراشد ، الجمعان ، والحميد.

- قرية منحل الأسفل : بوادي منحل شمال الأطاولة بـ 32 كيلاً ، وسكانها لحمتين : الكرزان ، وآل السبلوت.

- قرية التويمات : شمال الأطاولة بـ 23 كيلاً ، وسكانها لحمتين : آل سويعد ، وآل حبان.

- قرية القِسَمة ( بكسر القاف وفتح السين ) : شمال غرب الأطاولة بـ 12 كيلاً ، وقد تفرع منها قرية صغيرة اسمها آل حمود باسم ساكنيها ، ولحامها : آل حمود ، المحاطبة ، آل عوّاض ، وآل محسن.

- قرية المحاطِبة ( بكسر الطاء ) : جنوب القسمة ، شمال غرب الأطاولة بـ 13 كيلاً ، وهي متفرعة من القسمة ، وتسكنها لحمة المحاطبة.

- قرية الثراوين : بوادي الثراوين شمال غرب الأطاولة بـ 17 كيلاً ، وسكانها يبلغون 777 نسمة ، وهم 5 لحام : آل سليمان ، آل كرزان ، آل إبراهيم ، آل مبارك ، وآل سعد.

3 - مواطن بني غيلان :

- الأطاولة : وهي المحافظة الخامسة في المنطقة وتقع إلى الشمال من الباحة بـ 30 كيلاً ، وبها سوق أسبوعي يقام كل يوم أربعاء ، وبها مقر مشيخة قبيلة قريش لدى آل عثمان ، والشيخ الحالي هو / فهد بن جابر بن الحسين ، وينقسم السكان فيها إلى اللحام التالية : آل عثمان وفيهم مشيخة القبيلة ، آل يحمد ، الربقة ، العاشي ، آل عبيدي ، الناصر ، الحُبشي ، آل بيه حسن ، البرود ، آل بخيت ، الحشاحشة ، آل كيش ، آل بوخير ، القينان ، الرفاقة ، وآل حصوي ، ويبلغون 3440 نسمة.

- قرية الحازم : وتقع بوادي أبيدة بـ شعب الحازم شمال العقاربة بـ 6 أكيال. وهي قسم من الأطاولة ويسكنها بعض آل بو خير وآل مقنع.

وسكان هذه القبيلة حسب إحصاء عام 1398 هـ يبلغون 6359 نسمة ، وتبلغ وحداتها السكنية 808 وحدات.

أما في عام 1418 هـ فـ يبلغ السكان 10428 نسمة ، وتقدر الوحدات السكنية بـ 2424 وحدة.

ملاحظة : قد تم تغيير كتابة الأعداد كتابياً إلى رقمياً لـ تسهيل القراءة.

منفول وقمت بنفله أنا من هذا المنتدى .. أما اذا ترى بأن قريش زهران ليسوا عدنانيين أنتم أعلم .. وأعجب من قبولك الطعن المنقول من المنتديات من الأخ البلوش من بلوشستان وتشكيكه بالشيخ معن بن شناع الحكامي ولم تقل له شيئا وهو شيخ وواجب عليك أن تكون منصف .. أخي العزيز اللي اعرفه ان قريش زهران من عدنان وهم حلف لكم اذا في شي مختلف وضح .. أما اذا تريد تغلق الموضوع اغلقه فنحن اعلم بانسابنا منكم.. أما ياتي شخص ويفرض رايه ويستدل بآثار الأقوام السابقة ويقول بأنه لايهتم بكتب الانساب فأقول يبقى البلوش بلوش والسنود سنود والبراهوية براهوية والخدام خدام .. الانترنت وسيلة حوار وتبقى الكتب والمراجع القديمة وحفظ الانساب المتوارثة هي الحقيقة .. ولن تكون صرخات شخص زدجالي من شهبار لا نعترف بانه بلوشي ممحاة مجانية لتاريخنا المجيد .. كما لا ترضون انتم ان ينسبكم بعض الجهلة الى الاتراك ومقابرهم في دياركم وهم غزاة .. المجاهد عمر المختار عندما احتج الضابط المحتل في التحقيق بالآثار الرومانية
مبررا لأحتلال الطليان لليبيا قال له ستجد آثار اقوام أخرى لو نقبتم أكثر ..قالها مسفها لعقليته الداروينية التي تؤمن بالمادة
في احدى الدول الخليجية ناقشني احد المبشرين النصارى البروتستانت وحين عجز عن تفسير منطقي للثالوث الذي يؤمن فيه أخذ يستهزا بالحجاب وعندما اريته موضوع في كتابه الذي يؤمن فيه بذكر الحجاب ويعتبره عبادة وطاعة للرب .. انصدم ولكنه لم يتراجع واخذ يستخدم اسلوب التهرب واتهامي بالتهرب في نفس الوقت ..ولم يتراجع عن عناده ولم تكن عنده الشجاعة ليعترف عن اخطائه .. وهذا ما أراه في اسلوب بعض الناس الذين يريدون فرض آرائهم لأسباب واضحة لأن الشجاعة تنقصهم .. اذا لم يغلق الموضوع لي عودة
ابن الفاتحين العرب غير متواجد حالياً  
قديم 25-12-2008, 01:14 PM   #96
محمد العسعوس

باحث
 







 
محمد العسعوس is on a distinguished road
افتراضي رد: يا من انسلختم عن أصلكم القومي

اقتباس:

المشاركة الأصلية كتبت بواسطة صالح بن فارس   مشاهدة المشاركة

   الأخ ابن الفاتحين العرب

أولا من قال لك أن قريش زهران تعود إلى قريش عدنان ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دمتم بخير



[align=right]لكي لايتجه الموضوع منحى أخر

قريش زهران ليست نسباً، وانما حلف مع قبائل بني عمرو السراة

وللتحديد الأكثر دقة فالمنطقة المسماه قريش زهران ليست أرض قرشية عدنانية
وأنما أتخذت مسمها لأحدى لحامها وتفريعاتها المكونه لها

وتتفرع بلدة الأطاولة حالياً إلى:

1- بنو غيلان. وقريتهم هي الأطاولة وهم من زهران.
2- بني مخزوم. وهم من قريش العدنانية حلفا ، من قراهم بني مُحمد ، ودخل بعض أهاليها فيما بعد في قرية الأطاولة.
3- الجعفر.

وللمعلومية فأن منطقة الأطاولة تاريخياً زهرانية وجميع ما حولها من قرى وهجر إلى حدود وادي أبيدة
ولكن نزول بني مخزوم بها جعلها تتسمى بقريش إلا أن أصبحت حالياً قبيلة قريش كإحدى قبائل بني
عمرو السراة.[/align]


[align=center]شاكراً لك

ودمت بالف خير [/align]
محمد العسعوس غير متواجد حالياً  
قديم 25-12-2008, 08:24 PM   #97
ابن السعوديه
 
الصورة الرمزية ابن السعوديه
 







 
ابن السعوديه is on a distinguished road
افتراضي رد: يا من انسلختم عن أصلكم القومي

اقتباس:

المشاركة الأصلية كتبت بواسطة ابن الفاتحين العرب   مشاهدة المشاركة

   وهذا هو النسابة سلمة العوتبي الأزدي الصحاري الذي قال في كتاب الموضح للأنساب ان البلوش من بني سليمة بن مالك فهم الأزدي ..فأنظر متى عاش هذا المؤرخ ومن عاصر ؟.. هل تعتقد أن هذا العالم الازدي كتب عن عروبة البلوش برشوة ؟
http://www.scribd.com/doc/2962917/-


اخي العزيز ابن الفاتحين

ماهو اسم الكتاب بالظبط الذي ذكر فيه العوتبي الصحاري نسب البلوش الى زهران ؟ وكم رقم الصفحه ؟
ابن السعوديه غير متواجد حالياً  
قديم 26-12-2008, 04:52 PM   #98
ابن الفاتحين العرب
موقوف
 







 
ابن الفاتحين العرب is on a distinguished road
افتراضي رد: يا من انسلختم عن أصلكم القومي

اقتباس:

المشاركة الأصلية كتبت بواسطة ابن السعوديه   مشاهدة المشاركة

   اخي العزيز ابن الفاتحين

ماهو اسم الكتاب بالظبط الذي ذكر فيه العوتبي الصحاري نسب البلوش الى زهران ؟ وكم رقم الصفحه ؟


هلا أخوي ابن السعودية .. الكتاب اسمه الموضح للأنساب لسلمة العوتبي الازدي الصحاري ومن الافضل أن تقرأه كاملا
ابن الفاتحين العرب غير متواجد حالياً  
قديم 26-12-2008, 05:30 PM   #99
ابن السعوديه
 
الصورة الرمزية ابن السعوديه
 







 
ابن السعوديه is on a distinguished road
افتراضي رد: يا من انسلختم عن أصلكم القومي

جزاك الله خير ابن الفاتحين وانت خير خلف لخير سلف عن ابائك الملوك الفاتحين ممن يدفعون الشر عن هويتهم العربيه
ابن السعوديه غير متواجد حالياً  
قديم 26-12-2008, 05:34 PM   #100
ابن الفاتحين العرب
موقوف
 







 
ابن الفاتحين العرب is on a distinguished road
افتراضي رد: يا من انسلختم عن أصلكم القومي

تسلم اخي الحبيب ابن السعودية هذا من طيب اصلك يابن العم يا سليل الملوك والفاتحين
ابن الفاتحين العرب غير متواجد حالياً  
موضوع مغلق

مواقع النشر (المفضلة)


الذين يشاهدون محتوى الموضوع الآن : 1 ( الأعضاء 0 والزوار 1)
 

تعليمات المشاركة
لا تستطيع إضافة مواضيع جديدة
لا تستطيع الرد على المواضيع
لا تستطيع إرفاق ملفات
لا تستطيع تعديل مشاركاتك

BB code is متاحة
كود [IMG] متاحة
كود HTML معطلة
الانتقال السريع

المواضيع المتشابهه للموضوع : يا من انسلختم عن أصلكم القومي
الموضوع كاتب الموضوع المنتدى مشاركات آخر مشاركة
بلوش الخليج وكذبة العروبة ومتاهات ضياع الاصل القومي بين الجذور والانتماء البلوش من بلوشستان المنتدى العام 9 19-12-2008 04:47 PM


الساعة الآن 04:23 PM.


Powered by vBulletin
Copyright ©2000 - 2024, Jelsoft Enterprises Ltd.
جميع ما يطرح في المنتديات من مواضيع وردود تعبر عن رأي كاتبها ولا تعبر بالضرورة عن رأي الإدارة
Copyright © 2006-2016 Zahran.org - All rights reserved